امید؛ راه رسیدن به موفّقیّت و خوشبختی
یکی از
راههای رسیدن به موفّقیّت و خوشبختی، امید است. انسان به امید زنده است و زندگی
امیدوارانه، پیروزمندانه است. شخصی که در زندگی امیدوار باشد، در جهت امید خویش
خوابهایی میبیند و سپس تصمیم میگیرد و با اراده به سوی آن حرکت می کند. ولی اگر
انسانی مأیوس باشد و امید نداشته باشد، نیروی محرّکهای ندارد که با عوامل حرکت به
سوی آن جهت حرکت نماید، بنابراین همیشه در زندگی، در جا می زند و به موفّقیّت و
خوشبختی نایل نمیگردد.
امید،
همچون بال برای پرندگان است؛ یعنی همان طور که دارا بودن بال برای پرندگان حیاتی
میباشد، امید نیز برای انسان زندگیساز است و او را در جهت نیل به اهدافش کمک
شایان مینماید.
اکنون
به نصیحت سرجیس گوش فرا دهید:
«این جملۀ کوتاه حاوی جمیع نصایح است؛ امیدوار باشید».
یک ضرب المثل
ترکی می گوید: «امید نصف خوشبختی است»
کانت
نیز دربارۀ امید چنین می گوید:«اگر از انسان امید
و خواب گرفته شود، بدبخت ترین موجود روی زمین می شود».
ناپلئون
نیز ریشل تمام موفّقیّت هایش را امید می داند و می گوید:
«من تمام توفیقهای خود را مرهون امیدهایی هستم که در دوران
جوانی در قبل خود پرورش می دادم».
اسمایلز
در جملهای امید را چنین معرّفی می نماید:
«وقتی اسکندر کبیر به تخت سلطنت مقدونیه نشست. هرچه املاک و اراضی از پدرش
به ارث برده بود بین دوستانش تقسیم کرد. پیرو مکامس از او پرسید: پس برای خودت چه
نگاه خواهی داشت؟ در جواب گفت: امید، که بزرگترین دارایی و تملّک انسان است».
کاظم
زاده ایرانشهر، امید را کلید کامیابی می داند: «متانت ریشۀ امید است و امید کلید کامیابی».
تاگور
نیز در مورد این موضوع چنین می گوید: «امید ، نان
روزانۀ آدمی است».
بنابراین
امید چراغ راه زندگی است و می تواند به سرانجام مقصود رسیدن، موفّقیّت و خوشبختی
را در دل انسان زنده نماید و انسان نیز در جهت این امید و آرزو با تصمیم و اراده،
حرکت نماید و سرانجام نیکبختی را در آغوش کشد.
انسانِ
مأیوس به سر منزل مقصود نمی رسد؛ زیرا چراغِ امید به سرانجام موفّقیّت و خوشبختی در
او خاموش است و در نتیجه امید و ایدهآلی ندارد.
ناپلئون
می گوید:«مقصّرترین مردم کسانی هستند که روح
مأیوس دارند».
او
ناامیدی را گامی به سوی گور دانسته است:
«ناامیدی نخستین گامی است که شخص به سوی گور برمی دارد».
ناامیدی
موجب برخی از بیماریهای روانی نیز هست، و موجب افسردگی روح و روان در برخی از
افراد می گردد.
شکسپیر
می گوید: «عاملی که اینگونه زندگی را بر ما
غمانگیز ساخته، پیری و پایان لذّت ها نیست، بلکه قطع امید است».
رشید
یاسمی ، آینده نگری را همراه با امید ذکر کرده است:
«گذشته، مکان یادگارها، آینده، مقام امیدها و حال جایگاه
تکلیف هاست».
بلی، با
امید به آینده می توانیم در زمان حال با تصمیم، اراده، استقامت و پایداری به آنچه
می خواهیم برسیم و اگر امید به آینده و ایدهآل ها نباشد، ما در زمان حال، تکلیفی
برای رسیدن امید نداریم.
نویسنده و محقق
: محمدرضا رجایی
[ بازدید : 103 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]